صباصبا، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

صبا عشق من و بابا

یک اتفاق بد

1390/8/29 23:45
نویسنده : مامان صبا
173 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی میشه که از دنیای وبلاگی دور شدم گزارشات این چند روز همه تاریخ مصرف گذشته و بیات شدن ولی امشب اومدم که بنویسم از برنامه هایی که واسه این چند روز تعطیلی با بابا ریخته بودیم و اینکه قرار بود دایی امیر اینا برن کرمان و ما چند روزی تنها باشیم ولی همه چی با یک تلفن عوض شد. با  شنیدن خبر فوت یکی از اقوام بابا تصمیم گرفت ما هم این چند روز و با دایی امیر اینا بریم کرمان و توی مراسم شرکت کنیم. دیدن دوستان و فامیلی که مدت ها ندیده بودیمشون خالی از لطف نبود ولی دوست نداشتم همراه غم و غصه باشه.این اولین بار بود تو همچین مجلسی شرکت میکردی. دلشوره اینو داشتم که نکنه از دیدن اینهمه آدم مشکی پوشیده بترسی یا شلوغی اذیتت کنه ولی خدارو شکر یا هنوز واسه فهم این چیزا خیلی کوچیکی یا بازی و شیطونی کردن واست هر جا و تو هر شرایطی حرف اول و میزنه!

ولی یه چیز واسم خیلی جالب بود اونم اینکه بین اینهمه بچه که اونجا بودن وقتی باهاشون بازی میکردی با اینکه همه از تو بزرگتر بودن خوب میتونستی گلیمتو از آب بکشی بیرون بعضی وقتا هم که اون طفلکیارو مجبور میکردی هرچی دارن بهت بدن. بوس فرستادن و از ١ تا ٤ شمردنتم واسه همه جالب بود و همه ازت میخواستن تکرارشون کنی

آآآآآخ که قربون تو وروجک برم من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)