امروز من و صبا
بازم ساعت 1 شد و بعد از خوابوندنت با هزار مکافات بالاخره اومدم تا بگم امروزمون چه جوری گذشت. گل
مامان صبح که از خواب پاشدی صبحونتو که خوردی رفتی سراغ بازی با اسباب بازیات منم خوشحال که امروز
به من نچسبیدی و نق نزدی رفتم سراغ لپ تاپم (آخه میخوام اگه بهم اجازه بدی یه کار جدیدو یادبگیرم)
امممممممممممممممانشد که نشد آخه توی وروجک اومدی و اینقد شیطونی کردی که کلا
پشیمون شدم
عصر هم که بابایی از سر کار برگشت رفتی سراغ کارای بابایی و نذاشتی اونم کاراشو انجام بده همش در
حال شیطونی و بریزو به پاشی
آخ که از این کاراتم لذت میبرم هرچند که خییییییییییلی خسته هم میشم
بازم مثل همیشه دوست دارم و یه عالمه بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی